جهانی شدن و خط مشی گذاری
بعضی از دولتمردان پدیده جهانی شدن را فرایند غربی سازی دانسته و به انکار آن می پردازند گروهی دیگر وجود آنرا اجتناب ناپذیر و در راستای فعالیتهای جهانی در تلاش برای تغییر در اوضاع داخلی خود هستند دیدگاه سوم با تحلیل شرایط امروزجهان در تلاش است برای جامعه خود به نحوی خظ مشی گذاری کند که تهدیدات وفرصتهای محیط جهانی را شناسایی و درراستای اهداف خود با کشورهای جهانتعامل نماید.
فرایند خط مشی در شرایط جهانی شدن به سبب وجود روابط ومتغیرهای بیشتر پیچیده تر می شود با تعداد بی شماری عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی روبرو می شود. رویاروئی هر روزه با فرصتها و تمهیدات جدید، از طرف دیگر دولتها در پی توسعه فعالیتهای خود به فراسوی مرزها هستند لذا دولتها باید از یک سیستم خطمشی گذاری هوشمند استفاده کنند که توانائی تجزیه و تحلیل فرصتها و تهدیدهارا داشته باشد و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
باید در زمینه مسائل جهانی شدن بررسی دقیق و گسترده ای داشته باشند و درطراحی نظام خط مشی گذاری به مصالح ملی بیاندیشد.در فرایند خط مشی گذاری، خط مشی گذاران علاوه بر آنکه متکی به مبانیاند، تحت الشعاع عواملزیادی قرار می گیرند .اولویت مسائل در نگاه جهانی تغییر شاخصها و معیارهای ارزیابی دگرگون و ده ها عامل دیگر با آنچه در یک جامعهبسته قرار دارد متفاوت است. در مرحله اجرای خط مشی هابعضی از خط مشی ها در بعضی نظامها قابل اجرا نیست. هزینه های اجرائی به شدت افزایش می یابد نظام ارزیابی دو چندان اهمیت پیدا می کند و نمی توان اثار وپیامدهای خط مشی را به وسیله معیارهاو شاخصهای سنتی سنجید و ده ها عوامل و متغیر دیگرکه باید مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار گیرد، لذا نظام خط مشی گذاری باید ویژگیهای مهمی ازجمله انعطاف پذیری، آینده نگری، هدفمندی، ارتباط منطقی بین نیازهای درونی جامعه و ضرورتهای خارجی داشته باشد تا از عهده این شرایط برآید ( دانش فرد، ۲3۹۹)