حکمرانی خوب
بانک جهانی به عنوان یکی از نهادهای بین المللی که مطالب گسترده ای را در زمینه حکمرانی خوب منتشر کرده است، حکمرانی خوب را بهعنوان ارائه خدمات عمومی کارآمد، نظام قضایی مورد اعتماد و نظام اداری پاسخگو تعریف نموده است )استون ، ۲۸۸۹ (.رابینسون حکمرانی باقید خوب را موقعیتی می داند که نکات اشاره شده را به نحوی درست و به دور از اشتباه و با حول محور قانون به انجامبرساند)اسکرور، ۱۱۱۱ (.حکمرانی خوب رویکردی انتقادی نسبت به رابطه دولت – ملت دارد. راهکاری برای بهبود رابطه دولت –
مردم پیشنهادمی دهد. این راهکار تغییرات اساسی در نگرش نسبت به نظریه های سنتی مدیریت دولتی است نظریه حکمرانی خوب جایگزین مدیریتدولتی شده است حکمرانی خوب دولتی را تعریف می کند که بر مبنای ارزشهای مدیریت دولتی نوین نباشد. خط مشی هابه نحوی وضع میشوند که دولت به صورت دولتی پاسخگو و مسئول دربرابر تصمیمات خود و شهروند محور در هنگام اتخاذ راه حل باشد و زمینه مشارکتبخش خصوصی و شهروندان در اتخاذ خط مشی را فراهم آورد .این دولت باید ثبات وپایداری در جامعه ایجاد کند و چارچوبی برای فعالیتبخش خصوصی و عمومی وضع و نقش میانجی در مصالح عمومی داشته باشد و با ارائه خدمات عمومی، اثر بخشی و پاسخگوئی داشته باشد.
حکمرانی ایجاد ارتباط و تعامل سازنده بین سه رکن سیاسی، اقتصادی و اداری به منظور اداره کشور است حکمرانی به تغییرات در وظایفدولت در تلاش برای حل مسائل عمومی جامعه با رعایت مصلحت عامه است. حکمرانی از سه رکن دولت،بخش خصوصی و نهادهای مدنیتشکیل شده است. نحوه ارتباط و تعامل این ارکان با یکدیگر است که حکمرانی خوب محقق خواهد شد. دولت با همکاری و تشریک مساعی فعالیتهای عمومی را انجام و باید پشتیبان بخش خصوصی باشد.آنهارا تشویق به همکاری و مشارکت نماید. بخش خصوصی تنها به فکر سودشخصی و منافع محدود نیست بلکه خود را شریک در پیشرفت جامعه و مسئول آن می داند.مردم و نهادهای عمومی مردمی از بخش خصوصیبه دولت نزدیکتراند و نقش مهمی در دستیابی جامعه به آمالش دارند نهادهای مدنی با برخورداری از توان نفوذ در فرهنگ اجتماعی نقش ارتباط دهنده اجزا مختلف دولت وبخش خصوصی و نقش اساسی در دستیابی دولت به هدفهایش دارد. تغییر خط مشی ها در راستای حکمرانیخوب صورت می گیرد دولت نیز تلاش می کند تا خط مشی و برنامه ها را در جهت دستیابی به حکمرانی خوب تقویت نماید و شاخصهاومعیارهای ارزیابی را با توجه به حکمرانی خوب تعیین می نماید. دولت یکی از بازیگران اصلی در حکمرانی است و بخش خصوصی و نهادهایمدنی از طریق مساعدت دولت و تنظیم رابطه با آن می توانند در استقرار حکمرانی خوب تسهیل تسریع به خرج دهند. دولت در کشورهایبخصوص در حال توسعه که نسبت به بخش خصوصی و نهادهای مدنی بدبین است ، استقرار حکمرانی خوب ، چالش جدی برای این کشورهامحسوب می شود.