یکی از مهمترین تعهدات حکمرانی شایسته، تضمین حقوق بشر و شهروندی می باشد و در این جهت ، شفافیت یکی از خصایص روشن حکمرانی شایسته است که می توان به عنوان سازو کار موثر حامی حقوق سیاسی ، اقتصادی ، احتماعی و فرهنگی شهروندان ، قدرت را به نقطه تراز مورد انتظار برساند و راهکاری ارزنده برای مبارزه با پدیده های شومی باشد مانند فساد ها ی سیاسی و اقتصادی که از مهمترین چالش های حقوقی و سیاسیهر جامعه ای می تواند باشد .
شاخص ها و معیار هایی مانند اعلام صریح و مواضع حکومت و هشدار و آگاهی بخشی به کارگزاران ، تبیین تکالیف و حقوق متقابل کارگزاران و مردم ، لزوم دسترسی آسان به کارگزاران ، به کار گیری سطح بالایی از استاندارد های درستگاری و اخلاق برای کارکنان گزارش دهی به مردم و تبیین دلایلی تنبیه کارگزاران ، شاخص های رفتاری یک حکومت شفاف است . همچنین بهره گیری از شاخص های ساختاری جون شبکه نظارتی گسترده و نظام قضایی مستقل به خوبی در نیل به شفافیت می تواند راهگشا باشد .
اما نکته مهم آن است که انجا در شفافیت مهم و حیاتی می باشد شفافیت واقعی و نه اثرگذار است و نه فشافیت کاذب و دروغین که حتی به توهم شفافیت منتهی می گردد .
اعلام و اعلان ختلاس ها و ناهنجاری های مالی در عرصه عمومی که با پز شفافیت انجام می شود اگر منتج به آثاری برای جلو گیری از این اختلاس های نجومی که ایجاد کننده طبقات مولتی میلیاردر شبانه می شد نباشد از نظر من ارزشی ندارد .
این که هر روز افلام هک سایت وزارتی برای واردات خودرو لوکس می شنویم و یا خرید هزاران سکه توسط فردی یا وضع فجیع یارانه های ارزی ، نمی تواند به تنهایی ارزشی داشته باشد . اصل شفافیت دو بعد دارد؛ یکی همین خبررسانی از فجایع مالی در عرصه عمومی و دیگری راهکارهایی برای پیشگیری و بارزه با چنین نسل کشی های اقتصادی .
شبکه های ارتباط ی و فضای مجازی همگام با حقوق عمومی بسیار خوب توانسته اند بعد اول را در جامعه توسعه و نهادینه نمایند ولی بعد دوم هنوز مغفول مانده است و بر صاحب نظران دانشگاهی از حقوق و مدیریت و... اس که دیگر در پله اول متوقف نگردند و قانع به صرف خبررسانی سرطان های اقتصادی جامعه به نام اصل شفافیت نباشند .
شفافیت در این دیدگاه صرفا یک ابزار است و نه غایت و طریقت داد و نع موضوعیت و گرنه از چهره بزک شده شفافیت بخاری گرم نمی شود
خوشحالی صوری از توسعه ی اصل شفافیت بدون راهکاری جلوگیری و مبارزه ما را فلج می کند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نقل از دکتر حبیب نژاد ، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران